داستان بازی با وقوع یک قتل در پاریس آغاز می شود؛ جایی که قاتل قربانی اش را (یک دختر جوان)، به شکلی فجیع کشته، او را به شکل عروسک های خیمه شب بازی در آورده و لباس هایی که در قرن هجدهم مورد استفاده قرار می گرفتند را به او پوشانده است. نیکول متوجه می شود انجام این جنایات به دلایلی خاص صورت می گیرد و قاتل به نحوی سعی در فهماندن خواسته های خود به جامعه را دارد. در این بازی سرنخ های متعدد، قهرمان ما را به اقصی نقاط دنیا می کشاند. بازی از کشور فرانسه آغاز می شود و بعد به اسپانیا، کوبا و چند جای دیگر نیز کشیده خواهد شد.خوشبختانه داستان بازی بیشترین هماهنگی را با گیم پلی آن دارد و از روندی متعادل بهره مند است. داستان به گونه ای است که همواره سعی در ایجاد سوال در ذهن بازیباز را دارد و با واگذار کردن سرنخ های متعدد، او را به حال معماها و ادامه بازی ترغیب می کند